شناسهٔ خبر: 43061 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

از معادل‌های فارسی حوزه ICT راضی هستید؟

برخی می‌گویند «واژه جدید مثل کفش نو است»؛ اول پا را می‌زند ولی به مرور جای خود را باز می‌کند. لغات حوزه فناوری اطلاعات هم می‌توانند مصداق این مورد باشند، اما معادل‌سازی این واژه‌ها تا چه اندازه مورد استقبال و استفاده قرار گرفته است؟

 

1412583376681_10.jpeg

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ انتخاب جایگزین برای واژه‌های بیگانه بخشی از وظیفه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است و در این زمینه، ارتباطات و فناوری اطلاعلات نیز از این قاعده مستثنی نشده و نمونه‌های بسیاری در این حوزه وجود دارد که حاصل معادل‌سازی فرهنگستان و تغییر از زبان‌های دیگر به زبان فارسی است.

در این میان نکته‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه مردم چه میزان از این واژه‌های معادل استفاده می‌کنند و البته اگر از آنها دلیل عمومیت نیافتن یا پذیرش واژگان را بپرسید، به نواقصی همچون سنگین بودن تلفظ، خوش‌آهنگ نبودن یا بی‌ارتباطی معنی واژه جدید با واژه بیگانه اشاره خواهند کرد.

فرهنگستان گاهی معادل‌هایی برای برخی از واژه‌های بیگانه برمی‌گزیند که درواقع ترجمه لغت‌ به لغت این کلمات است؛ درواقع به نظر می‌رسد برخی از کلمات ناچار به تغییر از زبان بیگانه به زبان فارسی هستند، حتی اگر لغات جایگزین کارآیی مناسب را نداشته، نه توسط مردم مورد استفاده قرار گیرند و نه لغت جایگزین‌شده، معنی واژه موردنظر در زبان بیگانه را به ذهن متبادر کند.

برخی واژه‌های معادل حوزه فناوری اطلاعلات عبارتند از:

bluetooth:‌ دندان آبی، بلوتوث

mouse: موشی

mouse pad: زیرموشی

Liquid Crystal Display: نمایشگرِ بلور مایع، نماب

عبدالله کوثری - مترجم پیشکسوت - در این زمینه می‌گوید: ماجرا برمی‌گردد به این‌که ما چقدر می‌توانیم نام اشیاء را به فارسی بازگردانیم. برای رادیو و تلویزیون که به همین نام نامیده شده‌اند، مگر چه اتفاقی افتاده است؟ باید بپذیریم که این اتفاق نه برای زبان ما که برای هر زبانی می‌افتد. ممکن است در فارسی ورود واژه‌های بیگانه بیش‌تر باشد، چون ما هیچ‌یک از این ابزارها را خودمان ابداع نکره‌ایم، اما ما نه در علوم انسانی و نه صنعت سازنده نیستیم و تنها ترجمه می‌کنیم و تا زمانی که ما سازنده نباشیم، همواره چنین مشکلی را داریم. زمانی ما می‌توانیم واژه‌ای را به واژه‌ای در فارسی برگردانیم که یک واژه متناظر با آن داشته باشیم.

در این میان برخی لغات هستند که دستخوش تغییر نشده و همچنان همان‌طور که در زبان انگلیسی نوشته شده‌اند، خوانده می‌شوند و تنها تفاوتشان با سایر لغاتی که معادلی برای آنها یافت نشده، جای گرفتنشان در فهرست بلندبالای کلمات معادل است، برخی از این کلمات عبارت است از:

bit: بیت

byte: بایت

internet: اینترنت

modem: مودم

برخی کلمات معادل نیز وجود دارند که با گذشت زمان جای خود را میان مردم باز کرده و با به کار بردن آنها می‌توان اطمینان حاصل کرد که شخص شنونده، گمراه نشده و همان کلمه‌ای را درمی‌یابد که از ابتدا منظور گوینده بوده است، نمونه‌ای از این کلمات وجود دارند مانند:

address : نشانی

chip: تراشه

computer: رایانه

cracked: قفل شکسته

data: داده

delete: حذف

domain: دامنه

draft: پیشنویس

edit: ویرایش

font: قلم

format: قالب

keyboard: صفحه کلید

link: پیوند

network: شبکه

print:‌ چاپ، چاپ کردن

printer: چاپگر

processor: پردازنده

program: برنامه

programming: برنامه‌نویسی

hardware: سخت‌افزار

receive : دریافت

send : ارسال

software : نرم‌افزار

space : فاصله

tool: ابزار

turn off, switch off: خاموش کردن

upgrade: ارتقا دادن

user: کاربَر

گاهی نیز از این کلمات جاافتاده، لغات دیگری استخراج می‌شوند که در واقع نکته اصلی انتخاب یک واژه کلیدی به عنوان معادل و باقی، ترجمه لغات مربوط به همان واژه کلیدی است،‌ مثل:

desktop computer: رایانه رومیزی

information system: سیستم اطلاعاتی

notebook computer: رایانه کتابی

laptop computer : رایانه کیفی

microchip: ریزتراشه

microcomputer: ریزرایانه

microprocessor: ریزپرداز

minicomputer: خُرد رایانه

supercomputer: اَبرَ رایانه

supermini computer: اَبَر خُرد رایانه

tablet computer: رایانک

text format: قالب متنی

user ID: شناسه کاربَر

user name: نام کاربَر

user-friendly: کاربَرپسند

که از واژه‌های رایانه، قالب و کاربر به عنوان واژه کلیدی وام گرفته شده‌اند و یا استفاده از لغت وب به عنوان واژه کلیدی و معادل‌هایی که با استفاده از آن به دست آمده است:

web TV: وبیزیون

web cam: وب‌بین

web hosting: میزبانی وب

web page: صفحه وب

web site: وبگاه

weblog: وب‌نوشت

weblogger : وب‌نویس

World Wide Web یا WWW: جهان وب

معادل برخی واژه‌ها اگرچه ترجمه صحیحی دارد، اما به دلیل گستردگی معنای واژه، شاید هنگام به کار برده شدن، آنچه که منظور شخص گوینده از بیان لغت مورد نظر است را نرساند، برخی از این واژه‌ها عبارت است از:

alt : دگرساز

back up: پشتیبان گرفتن

bug : اشکال

debug :‌ اشکال‌زدایی کردن

Central Processing Unit یا CPU: واحد پردازش مرکزی

compiler: مترجم

case: محفظه

chat: گپ

console: پیشانه

control: مهار

copy: رونوشت (برداشتن)

copy and paste : بردار و بچسبان

cut: برش، بریدن

cut and paste: ببر و بچسبان

database : دادگان

database administration : سرپرستی دادگان

database management:‌ مدیریت دادگان

display screen, screen: پرده نمایش

enter : ورود

escape : گریز

full screen: تمام پرده

hack: رخنه کردن

hacker: رخنه‌گر

Internet Protocol یا IP: قرارداد اینترنت

load: بارکردن

logثبت کردن

log off: ثبت خروج کردن

log on: ثبت ورود کردن

mailbox : نامه‌دان

maximize: بیشینه کردن

minimize: کمینه‌ کردن

menu:‌گزینگان

off-line:‌ برونخط

on-line: برخط

port: درگاهی

portable:‌ انتقال‌پذیر

portal:‌ درگاه

refresh: باز آوردن

register: ثبّات

save:‌ حفظ، حفظ کردن

save as:‌ حفظ با نام

screen:‌ پرده

screen saver:‌ پرده‌بان

scroll: نَوَردیدن

shift: تبدیل

tab : جهش

shut down : توقف

site: پایگاه

standby: آماده به کار

برخی واژه‌ها نیز، واژه‌های ابداعی فرهنگستان هستند که البته گاهی حتی ضرورت ابداع چنین جایگزین‌هایی برای لغات اصلی به زبان انگلیسی مشخص نیست و اینکه چطور می‌توان از تلیک به جای کلیک، رانه به جای درایو، اهرمک به جای جوی‌استیک و سایر لغات این‌چنینی استفاده کرد. از این گونه واژه‌ها می‌توان چندین مورد نام برد، مانند:

click: تلیک

device: افزاره

drive: رانه

export : برون‌بُرد

extranet: برون‌نت

favourites :‌ پَسَندان

home page : آغازه

import: درون‌بُرد

scrolling: نَوَردش

inbox: دریافتی

intranet : درون‌نت

input : ورودی

output : خروجی

redo:‌ اَزنو

undo: واگَرد

joystick: اهرمک

pad: لَت

Universal Serial Bus یا USB : همه گذر

کوثری همچنین می‌گوید: نمی‌توان گفت همه کارهای فرهنگستان بد بوده است. واژه‌هایی مانند فرودگاه‌، فروشگاه‌ و دادگستری در میان مردم جا افتاده است و درباره آینده واژه‌های کنونی که در فرهنگستان تصویب می‌شود، بستگی به آدم‌ها و نگاه آن‌ها دارد. اما بحث اصلی من این است چه الزامی وجود دارد که نام‌های خارجی عوض شود؟ خصوصا که واژه فارسی گاهی نه خوش‌آواتر است و نه کوتاه‌تر و گاهی حتا پیچیده‌تر هم هست.

البته غلامعلی حداد عادل - رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی - معتقد است واژه‌هایی که مصوب فرهنگستان هستند، مشکل آوایی ندارند، بلکه مردم وقتی به چیزی عادت می‌کنند، تغییر دادن آن برای‌شان سخت است و دلیل عجیب و غریب بودن برخی از معادل‌های فارسی مصوب فرهنگستان، عادت مردم به استفاده از واژه‌های بیگانه است.

در این میان معادل برخی لغات هستند که اگرچه به نظر می‌رسد می‌توانند مفهوم لغت مورد نظر را برسانند، اما هنوز آن‌طور که باید میان مردم شناخته نشده‌اند، مثل:

code : رمز، شناسه، کد

decode : کدگشایی کردن

encode: کدبندی کردن

messenger: پیام‌رسان

monitor : نمایشگر

open source : متن باز، متن آزاد

password : اسم رمز

search: جست‌وجو

search engine: جویشگر

surfer:‌ وبگَرد

surfing, web surfing: وبگَردی

باید توجه داشت که برنامه‌ریزی برای زبان، نیازمند زمان است؛ البته تمامی واژه‌های معادل‌سازی شده، مورد استفاده عموم قرار نمی‌گیرند و علت آن می‌تواند خوش‌آهنگ نبودن و حتی انتخاب کلمات نامناسب که گویای مفهوم موردنظر نیستند، باشد. گاهی نیز لزوم انتخاب چنین کلمات معادلی، خصوصا در حوزه فناوری اطلاعات که متناظری برای آنان در زبان فارسی وجود ندارد، مشخص نیست.

نظر شما